درد بيپدري!
اينستاگرام 20 تير 1396
حسين قدياني: سلام آقاي هاشمي! خوب به من نگاه کن! خوب گوش کن! ايشان پسر ارشدتان «محسن» است! ميشناسياش! با وجود آن همه رأي و آن همه وعده و وعيد و آن همه قول و قرار، خاتمي و دار و دستهاش، از قرار نميخواهند او را «شهردار» کنند! ميخواهند «يکي از خودشان» را بفرستند خيابان بهشت! و اين يعني با وجود آن همه تغيير که حضرتعالي کرديد و با وجود آن همه تجديد نظر، حتي محسن شما هم، از نظر خاتمي و ايادي، «خودي» محسوب نميشود! بندهي خدا «محسن» ديروز در مصاحبهاي، تلويحا به اين مسئله اشاره کرد! شگفتا! ايام «18 تير» است! و تو هنوز هم، از نظر جماعت، «عاليجناب سرخپوش»! و پسرت، هنوز هم «غير خودي»! مگر حالا شناخته باشي نفاق و تزوير و دورويي و دودوزهبازي خاتمي سهمخواه قدرتطلب نيرنگباز فتنهگر مردمفريب ملعون وقيح بيآبرو را! و البته اعوان و انصار به معناي واقعي کلمه کثيف و عاري از شرفش را! هر چند ديگر دير شده! پس مجددا سلام آقاي هاشمي! الساعه شايد داري به اين فکر ميکني که اگر بودي، حتما با نفوذت «محسن» را «شهردار تهران» ميکردي! اما شما الان نيستي! و ديگر در اين دنيا نيستي! پس باز هم سلام آقاي هاشمي! يادت هست باري براي مصاحبه، همراه چند تن از همکاران، آمديم «مجمع تشخيص»؟! موضوع صحبت «فتح خرمشهر» بود و شما اما هيچ تحويل نگرفتي اين حقير را؛ با وجود آنکه فهميدي تنها پسر يکي از شهداي همان حماسه هستم! آن شب که برگشتم خانه، جناب آقاي هاشمي! با خود مدام زمزمه ميکردم؛ «به دل نگير! اينها همه عوارض «درد بيپدري» است!»
برچسب : نویسنده : eali851219d بازدید : 182 تاريخ : چهارشنبه 28 تير 1396 ساعت: 3:55