حسين قدياني
وطن امروز 15 آبان 1395
انشاءالله حضرات محترم ناظر بر سطور پيشرو، نگارنده را به «نشر اکاذيب به قصد تشويش اذهان عمومي» متهم نکنند ليکن وقتي با گذشت بيش از 5 ماه از ماجراي حقوقهاي نجومي، مقامات دولتي هنوز يک نفر را به قوه قضائيه معرفي نکردهاند، وقتي آقاي روحاني، بزرگترين فساد ممکن، آنهم از جيب قشر دلسوز معلم را تقليل ميدهد به «معوقه بانکي»، وقتي مدير نجومي اگر هم کنار گذاشته ميشود، مديري با حقوق نجوميتر جايگزين ميشود، وقتي خزانه براي خدمت به ملت خالي اما براي برخي همچين پر است که نگو، وقتي از سويي ادعاي مبارزه با کاسبان تحريم را دارند و از ديگر سو، توافق را معطوف به لغو تحريم، در ضعيفترين صورت ممکن ميبندند، وقتي هم با تحريم و هم با توافق، کاسبي دونبش راه مياندازند، وقتي خانم ابتکار هدف دولت از توافق را در درددل با رسانه اجنبي به روشني لو ميدهد که ناظر بر پيروزي در انتخابات آينده رياستجمهوري بسته شده، نه برداشته شدن تحريمها، وقتي آقاي ظريف با ادبياتي ديگر، صحه بر همين مهم ميگذارد، وقتي رئيس قوه مجريه، يک روز مدعي ميشود دولت اعتدال در مواجهه با فساد، حتي به نزديکان خود هم رحم ندارد و دگر روز، شاهد شکايت رسمي مقامات ارشد قضايي از عدم برخورد دولت اعتدال با مقوله فساد هستيم، وقتي به بهانه خالي بودن خزانه، اينگونه وانمود ميشود که ما در جريان مذاکره، ناچاريم مدام به دشمن امتياز بيشتر بدهيم و اندکي بعد معلوم ميشود خزانه آنقدر پر هست که حتي از صندوق متعلق به گچ و تخته معلم زحمتکش هم ميتوان در مقوله فساد رکوردشکني کرد، وقتي براي نوشتن از فساد فراوان و خسران فراوانتر نهفته در قرارداد «کرسنت» دست و دل و قلم خبرنگار متعهد بايد بلرزد، وقتي فرياد مردم در شکايت از «بيکاري» شعار خوانده ميشود اما ملت ظاهرا چارهاي ندارند الا باور وعده سر خرمن گلابي، وقتي نشر اکاذيب کردند که در همان روز توافق، همه تحريمها بالمره لغو ميشود، اينک اما مردم را حواله به افق ميدهند، وقتي جيب مردم، هيچ کدام از آمارهاي اقتصادي را تاييد نميکند، وقتي نه چرخ سانتريفيوژها ميچرخد و نه چرخ بسياري از کارگاهها و کارخانهها، وقتي کارگر بينوا منباب آن دستور کذا، بايد شکر کند که متاثر از تدابير دولت محترم، به کاروان افراد بيکار اضافه شده، وقتي معلوم شد که مشکلات اقتصادي را بيخود گردن صنعت هستهاي انداخته بودند و فيالواقع مشکل از ناحيه کمکاري و کجکاري خود حضرات است، وقتي هستهاي را دادند ليکن لغو تحريم را نگرفتند، وقتي در برخورد با دشمن، دوستانه عمل ميکنند اما از تيغزدن جيب زائر اربعين، آنهم با خندهدارترين بهانهها اندک ابايي ندارند، وقتي به منتقد که ميرسد، با فرستادن او به محکمه، جواب تحليل درست او را ميدهند ليکن در مقام رويارويي با مصادره اموال ملت ايران توسط دشمن جلاد، نهايتا 2 تا ايميل به جانکري و ديگر هيچ، وقتي اختلاس را بلدند معوقه بنامند اما اقتصاد را حتي در سال چهارم دولت خود، آگاه نيستند که مساله اول کشور است، وقتي براي وام ازدواج، بانکهايشان، ولو يک آه در بساط ندارند اما همان بانکها وقتي به دردانههاي بنفش که ميرسند، سر کيسه را همچين شل ميکنند که بيا و ببين، دقيقا چه بايد گفت در وصف اين بساط که حق مطلب ادا شود؟! دولت راستگويان؟! دولت تدبير و اميد؟! دولت اعتدال؟! اگر «اعتدال» يعني اينکه بگذاري «فرنگي» در قرارداد فلان، سر تو را کلاه بگذارد و تو هم در عوض، «فرهنگي» ملت خود را در بزرگترين تخلف ممکن بچاپي، آري! نام اين دولت، «دولت اعتدال» است! اگر «تدبير و اميد» يعني اينکه با تدبير حضرتعالي و شرکا، در قلب رآکتور خودکفايي «سيمان» ريخته شود ليکن اميد به لغو تحريمها درجه آخر ختم شود به وعده سيب و افق گلابي، آري! نام ديگر اين دولت، «دولت تدبير و اميد» است! و اگر «راستگويي» يعني اينکه به اعتراف خود دولتمردان و البته دولتزنان، توافق فيالواقع در حال و هواي انتخابات تنظيم شده باشد ليکن جنابعالي مدعي باشي که در همان روز توافق، همه تحريمها بالمره لغو ميشود، آري! برازندهترين نام براي اين دولت، «دولت راستگويان» است! آهاي رئيس بانک مرکزي! عايدي توافق اين دولت با دشمن جلاد را برايمان گفتي، سپاس! ليکن مساله اينجاست؛ دولت راستگوي اعتدالي مدبر سرشار از اميد و گلابي، خودش براي ملت کدام عايدي را داشته که متوقع باشيم عايدي توافقش با دشمن، چيزي بيش از «تقريبا هيچ» باشد؟! نهايتا رونمايي ميکنم از مدل جديد دولتمردي؛ با «فرنگي» از سر «اخلاص» و با «فرهنگي» از در «اختلاس»!
4073- جوانان انقلابي...برچسب : نویسنده : eali851219d بازدید : 152